کتاب دعا نویسی

کتاب عوارف المعارف سهروردی در باب مطالب مهمی پیرامون تصوف

کتاب عوارف المعارف سهروردی در باب مطالب مهمی پیرامون تصوف

در این پست از سایت منوجان کتاب عوارف المعارف سهروردی در باب مطالب مهمی پیرامون تصوف را برای شما عزیزان قرار دادیم . کتاب عوارف المعارف نوشته سهروردی کتابی کامل و جامع در زمینه تصوف و بیان اختلاف مشایخ، در سفر و اقامت و در بیان آداب باز آمدن از سفر و در شدن در خانقاه و در بیان آداب وضو و اسرار آن و در بیان معرفت نفس و مکاشفات صوفیان از آن می باد .

«عوارف المعارف» اثر گرانبهای سهروردی (متوفای سنه ۶۳۲ ق)، به زبان عربی است و مشتمل بر بیان مطالب مهمی پیرامون تصوف می‌باشد که در قرن هفتم هجری تالیف شده است.

در مقدمه محققین، مطالب مهمی پیرامون تصوف بیان شده است. در این مقدمه، برخی از تعریفات مختلفی که از تصوف وجود دارد، مانند اخلاق ، اخلاق احسن، ادب و آداب و زهد بیان و در مورد آن‌ها توضیحاتی داده شده است.

مؤلف در مقدمه خود، مطالبی در مورد کتاب و موضوع آن (تصوف) بیان نموده و سپس فهرست ابواب کتاب (شصت و سه باب) را ذکر کرده است

مشخصات کتاب عوارف المعارف سهروردی :

نام کتاب: عوارف المعارف

نام نویسنده: شیخ ابوحفص عمر شهاب الدین سهروردی

ترجمه: ابومنصور اسماعیل بن عبدالمومنین اصفهانی

فهرست مطالب کتاب عوارف المعارف سهروردی:

شیخ شهاب الدین ابو حفص عمربن محمد سهروردی ملقب به شیخ الاسلام در اوایل شعبان ۵۳۹ و به قولی در اواخر رجب آن سال، در سهرورد زنجان ولادت یافت. در بغداد نزد عم خویش شیخ نجیب الدین سهروردی تلمذ کرد. شیخ شهاب الدین در فقه و حدیث شاگرد عمویش و ابوالقاسم بن فضلان و ابوالمظفر هبه الله و معمربن فاخر و ابی زرعه مقدسی و ابوالفتح طائی و جماعت دیگر از فقها و محدثان نیمه دوم قرن ششم هجری است در تصوف به شیخ عبدالقادر گیلانی و شیخ ابوالسّعود بغدادی و شیخ ابو محمد بن عبد یا عبدالله بصری ارادت داشته است. البته به موجب روایت ابن خلکان عبدالقادر گیلانی هم جزو مشایخ شهاب الدین بوده است اما ظاهراً تعلیم شهاب الدین در نزد عبدالقادر در علوم دینی بوده است، نه در تصوف شهاب الدین با آنکه بیشتر به عنوان شیخ صوفیه شهرت داشت در حدیث و فقه نیز از علماء بزرگ عصر محسوب می شد و حتی در فقه فتاوی خاص نیز داشت.

البته این مشایخ ظاهراً از مشایخ خدمت و صحبت شیخ شهاب الدین بودند. اما استاد بزرگ شهاب الدین در طریقت و به اصطلاح شیخ خرقه و تلقین ذکر او عمویش می باشد. سهروردی از شهرت بسیار خوبی برخوردار بوده، به نحوی که به هرکدام از حکام زمانش که نامه ای نوشته است آن حاکم با کمال ارادت، خواهش او را پذیرفته است این در حالی است که وقتی سهروردی از دنیا می رود تمام ثروتش به اندازه هزینه کفن و دفنش نمی شود اعتماد خلیفه عباسی الناصرالدین الله در حق او چندان بود که او را به سفارت نزد سلاطین و امراء عصر می فرستاد از جمله چند بار از جانب خلیفه به دربار « الملک العادل» به سفارت رفت و یک بار نیز به عنوان رسالت نزد سلطان روم علاءالدین کیقباد سلجوقی رفت می گویند که نجم الدین رازی پس از نگارش کتاب مرصاد العباد تحت تأثیر شهرت سهروردی مقدمه ای به کتابش می نویسد و تقدیم سهروردی می کند سهروردی مقدمه را می خواند وبه رازی می گوید من نه مقامی دارم که به تو بخشم و نه پولی دارم که به تو بدهم اما تو را به علاءالدین کیقباد سلجوقی توصیه می کنم. در طی این سفارت ها و همچنین در ضمن مسافرتهای دیگر از جمله حج به ملاقات بعضی از مشایخ عصر نایل شد در آخرین سفر حجش به سال ۶۲۸ هـ میان او و ابن فارض (عارف و شاعر معروف مصر) ملاقاتی دست می دهد که شهاب الدین به عده ای از اصحاب ابن فارض از جمله پسر ابن فارض خرقه داد. شهاب الدین یکبار نیز با ابن عربی ملاقات کرد و ابن عربی او را عبد صالح خوانده است. شیخ سعدالدین حمویه که ازخلفای نجم الدین کبری است در حق سهروردی گفته است: نور متابعه النبیّ (ص) فی جبین سهروردی شیءٌ آخر. سعدی هم افتخار شاگردی سهروردی را داشته و از او چنین یاد می کند. مرا شیخ دانای مرشد شهاب دو اندرز فرمود بر روی آب یکی آنکه در جمع بدبین مباش دگر آنکه درنفس خود بین مباش. کمال الدین اسماعیل اصفهانی هر چند ظاهراً به دیدار شیخ نایل نیامد لیکن باب نوشت و خواند گشوده بود و نامه یی از شیخ در دست است که در آن با محبت و شفقت شاعر اصفهان را نصیحت می کند. کمال الدین اسماعیل در ستایش سهروردی اشعاری دارد که این نشان می دهد که شیخ در زبان فارسی هم سخن شناس بوده است و این نکته تردیدی را که ممکن است در انتساب شعر فارسی به شهاب الدین به خاطر آید نفی می کند.

مفتتح الکتاب
در بیان منشا پددید آمدن علوم صوفیان
در بیان تخصیص صوفیان به حسن استماع
در بیان فضیلت علم صوفی
در شرح حال صوفی و اختلاف راه ایشان
در بیان ماهیت تصوف
در بیان تصوف و آنانکه خود را بدیشان مانند کنند
در بیان ملامتی و شرح حال او
در بیان آنکه نسبت خود به صوفیان کند و نه از ایشان باشد
در بیان رتبت شیخی و مقتدائی
در شرح حال خادم و متخادم
در بیان بنای خرقه صوفیان بر چیست؟ و از بهر چه خرقه در مرید پوشانند
در بیان ساکنان خانقاه
در بیان آنکه جمعیت ساکنان خانقاهات مشابهت دارند به اهل صفه
در بیان خصایص ساکنان خانقاه
در بیان اختلاف مشایخ، در سفر و اقامت
در بیان آنچه محتاج باشند مسافران بدان از فرایض و نوافل
در بیان آداب باز آمدن از سفر و در شدن در خانقاه
در بیان حال صوفی متسبب
در بیان آنکه از فتوح خورد
در بیان شرح مجردان و متاهلان
در بیان قول در سماع و اختیار و انکار آن
در بیان آداب سماع
در بیان خاصیت اربعینیات
در ذکر فتوحات خلوت
در بیان کیفیت در خلوت نشستن
در بیان کیفیت اخلاق
در بیان تقاصیل اخلاق
در بیان آداب صوفیان
در ذکر فتوحات خلوت
در بیان کیفیت در خلوت نشستن
در بیان کیفیت اخلاق
در بیان تقاصیل اخلاق
در بیان آداب صوفیان
در بیان آداب اهل قرب با حضرت عزت
در بیان آداب وضو و اسرار آن
در بیان آداب خاصگیان در وضو
در بیان فضیلت نماز و درشتی شان آن
در بیان فضیلت نماز اهل قرب
در بیان آداب نماز و اسرار آن
در بیان فضیلت روزه داشتن
در بیان احوال صوفیان در صم و اقطار
در بیان آداب روزه و مهارت آن
در بیان طعام خوردن و صلاح و فساد آن
در بیان آداب اکل
در بیان آداب لباس پوشیدن
در بیان فضیلت برخاستن به شب
در بیان آداب برخاستن به شب
در بیان عمل شب و آداب تهجد
در بیان عمل روز و آداب و استقبال آن
در بیان عمل روز و توزیع اوقات آن
در بیان آداب مرید با شیخ
در آنچه اعتماد کند شیخ بر ناصحان و شاگردان
در بیان گزاردن حقوق صحبت و اخوت
در بیان آداب صحبت و اخوت
در بیان معرفت نفس و مکاشفات صوفیان از آن
در بیان معرفت خاطرها، و تفصیل و تمییز آن
در بیان حال و مقام و فرق آن
در بیان مقامات به طریق ایجاز و اختصار
در بیان اشارت مشایخ در مقامات
در بیان احوال و شرح آن
در شرح کلمات بعضی از احوال اصطلاح صوفیان
در بیان نبذی از بدایات و نهایات و صحت آن
و صدها مطالب دیگر….

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا